امروزه بسیاری از والدین به دنبال يافتن وقت مناسب براي شروع کلاسهای آموزشی کودک خود هستند و بسیار مشتاقند بدانند در چه سنی کودکشان را با زبان دوم، هنر، ورزش و… اما بیشتر والدین توقعات نامعقولي از فرزندان خود دارند.، مثلا انتظار دارند پیش از آنکه کودک آمادگی لازم را کسب کند، مسئولیتپذير باشد. از فرزندانشان میخواهند خوش اخلاق و مودب باشند، با بچههای دیگر بدون سروصدا مشغول بازی شوند، با آنها همکاری داشته باشند، وسط حرف بزرگترها نپرند، بدون اجازه دست به چیزی نزنند، مفید باشند، سریع راه بروند، سریع صحبت کنند، قبل از دبستان حداقل به دو زبان مسلط باشند، پیانو را به خوبی بنوازند و بالاخره به سرعت رشد کنند و بزرگ شوند و تمام آرزوهای فرو خفته والدین خود را در اولين فرصت برآورده کنند. همه اينها در حالي است كه قرار نیست کودک تمامکننده والدين باشد. از سوي ديگر کسب این همه مهارت نیاز به فرصت کافی دارد و رشد، فرآیندی آرام بوده و نیاز به زمان کافی دارد.
بهتر است فشارها را از روی فرزندتان بردارید و به او فرصت کافی بدهید تا بتواند به آرامی در مراحل رشد خود قدم بردارد. والدین باید مراحل رشد کودک خود را بشناسند و بدانند در هر مقطعی از زمان، کودک آمادگی چه نوع یادگیریهايي را دارد چرا که تربیت کودک همچون خط تولیدی است که اگر هر كدام از قطعات را سر جای خود نصب نکنید، محصول نهایی عملکرد مطلوب نخواهد داشت.
خانم ماریا مونتسوری، در این زمینه میگوید: «ما نبايدکودکانمان را برای مدرسه رفتن آماده کنیم بلكه باید آنها را برای زندگی کردن مهيا کنیم.» او معتقد است کودک باید مهارتهای زندگی را بياموزد. او در ابتدا باید آويزان كردن و تا کردن لباس، گردگیری، تا کردن دستمال، استفاده از پیچ گوشتی، باز و بسته کردن درب قوطی، ریختن مایع پارچ به داخل لیوان، ریختن مایع با استفاده از قیف، چلاندن لباس، واکس زدن کفش، تمیز کردن تخته گچی، چلاندن اسفنج، باز و بسته کردن در، خشک کردن ظروف، شستن ظروف و… را ياد بگيرد. بعد از اینکه کودک این مهارتها را کسب کرد نوبت مهارتهای دیگر مانند زبان دوم، موسیقی و… میرسد. ولی متاسفانه بسیاری از والدین امروزه به جای والد بودن بیشتر یا در نقش معلم هستند یا قاضی و کمتر از نقش خود به عنوان والد آگاهی دارند.